خاطرات خورشید جبهه
متنی که می خوانید خاطراتی است که مقام معظم رهبری از دوران جنگ و جبهه نقل کرده اند.
ما میتوانیم - در روزهای اول جنگ ، یک نفر نظامی پیش من آمد و فهرستی آورد که انواع و اقسام هواپیماهای ما - جنگی و ترابری- در آن فهرست ذکر شده بود و مشخص گردیده بود که چند روز دیگر همه فروندهای این نوع هواپیماها زمینگیر خواهد شد؛ مثلاً این نوع هواپیما در روز هشتم، این نوع هواپیما در روز دهم، این نوع هواپیما در روز پانزدهم! این فهرست را به من داده بود که خدمت امام ببرم، تا ایشان بدانند که موجودی ما چیست. من به آن فهرست که نگاه کردم، دیدم دیرترین زمانی که هواپیمایی از انواع هواپیماهای ما زمینگیر خواهد شد، در حدود بیست و چند روز است؛ یعنی ما بیست و چند روز دیگر هیج هواپیمایی نداریم که بتواند از روی زمین بلند شود! من وظیفهام بود که این فهرست را ببرم و به امام نشان دهم. ایشان به آن کاغذ نگاه کردند و گفتند: اعتنا نکنید؛ ما می توانیم! برگشتم و به دوستانی که بودند گفتم: امام می گویند میتوانید،آن هواپیماها، به همت شما و با توانستن شما هنوز پرواز می کنند؛ هنوز از بسیاری از تجهیزات پرنده این منطقه پیشترند؛ هنوز در مصاف با بسیاری از کسانی که وسایل مدرن دارند، برتر و فایقترند. از آن روز، نزدیک بیست سال میگذرد. این است معجزه همت انسان! این است معجزه ایمان! آنها را ساختند، آنها را تعمیر کردند، با آنها کار کردند؛ البته مبالغ نسبتاً قابل توجهی هم در اواخر به آنها اضافه شد، آنجه مهم است، روحیه و ایمان است؛ قدردانی چیزی است که این انقلاب و این حرکت عظیم به ما داده است؛ یعنی خودباوری ، یعنی استقبال ، یعنی عزت، یعنی قطع رابطه آقا بالاسری کسانی که مدعی آقا بالاسری بر همه دنیایند.
(بیانات در دیدار جمعی از پرسنل نیروی هوایی 19/11/1377)